English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 117 (3867 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
concept learning U مفهوم اموزی
conceptual learning U مفهوم اموزی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
underachievement U کم اموزی
noviciate U کار اموزی
novitiate U کار اموزی
sensitivity training U حساسیت اموزی
cue learning U نشانه اموزی
sign learning U علامت اموزی
learning to learn U یادگیری اموزی
skill learning U مهارت اموزی
probationership U کار اموزی
relation learning U رابطه اموزی
enculturation U فرهنگ اموزی
omission training U حذف اموزی
avoidancae training U اجتناب اموزی
mastery learning U تسلط اموزی
overachievement U پیش اموزی
place learning U مکان اموزی
tameness U دست اموزی
assertive training U جرات اموزی
sex typing U نقش اموزی جنسیتی
t group U گروه حساسیت اموزی
sensitivity training group U گروه حساسیت اموزی
probational U دوره ازمایش و کار اموزی
probation U دوره ازمایش وکار اموزی
unschooled U تعلیم نگرفته کار اموزی نکرده
context U مفهوم
vacuous U بی مفهوم
conception U مفهوم
moral U مفهوم
intendment U مفهوم
contexts U مفهوم
concepts U مفهوم
tacit U مفهوم
conceptions U مفهوم
hangs U مفهوم
hang U مفهوم
sound U مفهوم
sounds U مفهوم
soundest U مفهوم
sounded U مفهوم
purpose U مفهوم
purposes U مفهوم
signification U مفهوم
notions U مفهوم
intelligible U مفهوم
purporst U مفهوم
concept U مفهوم
notion U مفهوم
impliedly U بطور مفهوم
intelligibly U بطور مفهوم
ideogram U مفهوم نگاشت
relational concept U مفهوم ربطی
iuntelligibly U بطور مفهوم
conceptualization U مفهوم سازی
conception U مفهوم آفرینی
sense U حس تشخیص مفهوم
purporting U مفهوم ساختن
purports U مفهوم ساختن
meaning U مفهوم فحوا
meanings U مفهوم فحوا
effect U مفهوم نیت
effected U مفهوم نیت
effecting U مفهوم نیت
implicitly U بطور مفهوم
purported U مفهوم ساختن
purport U مفهوم ساختن
sensed U حس تشخیص مفهوم
senses U حس تشخیص مفهوم
implication U مفهوم استنباط
implications U مفهوم استنباط
intention U غرض مفهوم
intentions U غرض مفهوم
unintelligible U غیر مفهوم
significance U مفهوم اهمیت
import U مفهوم ورود
importing U مفهوم ورود
constructively U بطور مفهوم
concept formation U تکوین مفهوم
implied U ضمنا" مفهوم
substance U مفاد مفهوم
conjunctive concept U مفهوم عطفی
comprehensibly U بطور مفهوم
substances U مفاد مفهوم
imported U مفهوم ورود
contraposition U مفهوم مخالف
implied U مفهوم ضمنی
paideutics U روش کار اموزی فن تعلیم علم تعلیم
zircon U سخن غیر مفهوم
value added concept U مفهوم ارزش افزوده
to the [that] effect <adv.> U با مفهوم [معنی] کلی
galimatias U کلام غیر مفهوم
implications U مستلزم بودن مفهوم
implication U مستلزم بودن مفهوم
get the message <idiom> U به واضحی فهمیدن مفهوم
overtones U شدیدالحن مفهوم فرعی
overtone U شدیدالحن مفهوم فرعی
purporst U بهانه مفهوم شدن
roger U مفهوم شد پیام را گرفتم
percept U چیز مفهوم ادراکات
implicit U اشاره شده مفهوم
denotation U علامت تفکیک معنی و مفهوم
by con. U مفهوم مخالف ان جنین میشود
the inherent U text or word a of indirectsense and مفهوم
read between the lines <idiom> U پیدا کردن مفهوم ضمنی
loose sentence U جملهای که مفهوم صحیحی نداشته باشد
the document purports that U انچه از این سند مفهوم میشوداینست که
The sense of this word is not clear . U معنی و مفهوم این کلمه روشن نیست
wheel U [همچنین علامتی در فرش چین به مفهوم چرخه زندگی]
opaquely U چنانکه روشنایی پشت را بپوشاند بطور مبهم یا غیر مفهوم
rebus sic stautibus U به این مفهوم که احکام در ازمنه مختلف دچارتغییر شکل می شوند
yin yang U مرد و زن [نمادی که در فرش های چینی بکار رفته و مفهوم از دو چیز متضاد را نشان میدهد.]
information hiding U یک مفهوم طراحی نرم افزاری که هدف ان کاهش اثرات متقابل بین قسمتهای یک برنامه است
dictatorship U این لفظ را مارکس به شکل دیکتاتوری پرولتاریاdictatorship prolotarian به کار برده است که مفهوم ان " حکومت مطلقه طبقه رنجبر یا کارگر " میباشد
dictatorships U این لفظ را مارکس به شکل دیکتاتوری پرولتاریاdictatorship prolotarian به کار برده است که مفهوم ان " حکومت مطلقه طبقه رنجبر یا کارگر " میباشد
electronic cottage U مفهوم اجازه دادن به کارگران برای اینکه در خانه بمانند و کارها را توسط بکارگیری ترمینالهای کامپیوتر که به یک دفترمرکزی متصل میباشد انجام دهند
stored program concept U ایده برنامه ذخیره شده مفهوم برنامه ذخیره شده
Recent search history Forum search
1deformations is a concept that is gaining ground معنی این جمله
1اصطلاحاترنگ قرمز به فارسب
1offshoring
1There are two other modeling formalisms worth highlighting in the context of LPV systems.
1like a beautifully wrought setting
1the rate at which total office space is leased less space vacated during a specific period of time
1For drop-off and assistance with annul rent serviews
1این جمله اسپانیایی هستش و معنی فارسیش رو میخوام . باگوگل ترنسلیت این معنیشه:متعلق به خانواده پروکوم است و در مفهوم انتخاب گنجانده شده است . اگه میشه معنی جمله اسپانیایی اگه هم نمیشه فقط معنی پروکوم ؟
0به روباه گفتند شاهدت کیه گفت دمم.
0مفهوم loss corridor یا دهلیز خسارت در بیمه
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com